خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش...
خُنُک آن قُمارْبازیٓ که بِباخْتْ آنْچه بودَش بِنَمانْدْ هیٓچَشِ ٱلّا هَوَسِٓ قُمارِ دیٓگَر
|| Еще я написал это персидское стихотворение на осетинском языке. Щелкните здесь, чтобы увидетьстихотворение и его описание на русском языке!هر چه از علاقه خود به این بیت مولوی بگویم، کم گفتهام؛ اما تقدیر باعث شد که بتوانم همین بیت را در زبان آسی نیز بسرایم (در تاریخ 22 خرداد 1400) و این برای من بهتر از هر سخن گفتنی است. فکر سرودن از یک سال پیش در سرم بوده و من برای سرودن این بیت و دیگر اشعارم در زبان آسی، از سبک چینش هجاها به مانند اشعار پارسی (وزن شعر پارسی) استفاده کردهام، که این سبک یا همان وزن برای ادبیات آسی کاملا نو و تازه میباشد. یعنی شعر آسی پیش از من وزنی همانند اشعار روسی و انگلیسی داشته و دارد، و بنده اکنون وزن شعر پارسی را در زبان آسی نیز افزوده و ایجاد کردهام (درباره این موضوع کتابی به نام «وزن پارسی برای آسی» آماده ساخته و نوشتهام).
اگر کوتاه بگویم، کمی بیشتر از یک سال پیش بود که پس از چند تلاش ناموفق توانستم اولین شعر خودم (شعر «Ногӕй къӕвда» به معنی «از نو باران یا باز باران») را شبیه به اشعار پارسی خودمان بگویم؛ و این تجربه باعث شد که بر روی نظام آوایی زبان آسی تحقیق بیشتری بکنم و در نهایت قوانین وزنی (وزن عروضی) را برای ادبیات آسی نیز تعریف بکنم. شاید همه بپندارند که زبان آسی تنها ریشههای مشترک با زبان پارسی دارد و از نظر آهنگی شبیه پارسی نیست؛ اگر منظور لحن سخن گفتن باشد، این سخن پذیرفتنیست؛ اما از دیدگاه نظام آوایی، آسی و پارسی آنچنان شبیه یکدیگرند هنوز که من توانستم وزن پارسی را با اندکی تفاوت در آسی نیز ایجاد بکنم، پس این یعنی باید سیستم آوایی هر دو زبان منطبق بر یکدیگر باشند وگرنه چنین کار شدنی نمیبود.
سرودۀ من در زبان آسی (بیت «хъомар хъазӕг») از روی بیت مولوی را در پست بعدی میتوانید ببینید. همانطور که گفتم، این بیت من به آسی اولین سرودۀ من در این زبان نیست و من پیش از این نیز اشعاری سرودهام یا شروع کردهام به سرایش، ولی بیت «хъомар хъазӕг» را بعنوان اولین شعر منتشر شدهام برای عموم منتشر میکنم تا پاسداشت و یادی از شاعر بزرگ، مولانا باشد که گنجینهای بزرگ از مفاهیم زندگی را برای ما روشن ساخت.
اینجا در پایین برای کسانی که بیت مولوی را نمیفهمند، بخصوص فارسی آموزانی که احتمالا پست حاضر را میبینند، به قلم خودم شرحی بر بیت مولوی ارائه میدهم. بعلاوه، بیت من به آسی با بیت مولانا کاملا یکسان نیست، یعنی دقیقا ترجمۀ آن نیست و همان حس را کاملا ندارد، ولی مفهوم بی هیچ تفاوت است و همین توضیح پایین برای «بیت آسی» یا همان بیت «хъомар хъазӕг» نیز هست و دیگر در پست بعدی توضیحی به فارسی نوشته نخواهد شد برای پارسیزبانان.
|| توضیح مفهوم بیت:
انسانی خوشحال، آزاد، راحت و بیاسترس هست که هر چند هدفی برای انجام فعالیت دارد؛ اما رسیدن به هدف یا شکست در رسیدن به هدف برای او مهم نیست. بلکه برای او خود «انجام یک فعالیت» مهم هست و از طی کردن مسیر لذت میبرد. در واقع مهم این است که ما فعال باشیم و اگر هم به هدف خود در زندگی نرسیدیم، مهم نیست، چون تلاش خود را کردهایم و این کافی است. کسی که با شکستها و باختها نیز زندگی میکند و فقط بدنبال پیروزی نیست، در واقع اوست که زندگی میکند و هیچ چیز او را ناامید و افسرده نمیسازد.
یک قمارباز حرفهای بیش از آنکه پیروزی برای او شیرین باشد، انجام بازی قمار برای او جذاب و شیرین است. چنین شخصی حاضر است حتی برای انجام قماری دیگر، هر چه دارد را بدهد.